یکی از مهمترین مباحث معاصر، بحث خّواص است. شناخت گونههای خّواص و آسیبهایی که ممکن است ایشان به آن دچار شوند از جمله مواردی است که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. عاوه بر این، بررسی آسیب شناسانۀ جهتگیری کارگزاران حکومت که در بیشتر موارد به عنوان عاملی در ایجاد و یا دامن زدن به آسیبهای خواص، اثرگذار است، بسیار حائز اهمیت است.
بررسی این موضوع بر اساس آموزههای اسامی و با استفاده از منابع آن به ویژه کتاب نهجالبلاغه، امری ضروری است. از این رو، در این پژوهش، با روش تحلیلی – توصیفی، عوامل آسیب زا در نخبگان، آسیبهای ناشی از این عوامل و پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن، به ویژه جهت گیری نادرست کارگزاران حکومت – به عنوان یکی ازمهمترین عوامل آسیبزا – با عنایت به رویکردهای حکومت َعلوی مورد بررسی قرار گرفته است.
آسیبهایی که خّواص بدان دچار میشوند، به دو دستۀ «آسیبهای مشترک» مثل عصبّیت قومی- خویشاوندی، سطحی نگری، استبداد رأی، دنیا طلبی و زیاده خواهی و «آسیبهای اختصاصی» مانند منزلت اجتماعی، فضاسازی معاندان و جهتگیری نادرست کارگزاران حکومت، تقسیم میشوند. همچنین جهتگیری نادرست کارگزاران حکومت نسبت به خواص از دو دیدگاه ایجابی و سلبی قابل بررسی است.
دیدگاه سلبی که محل بحث است دارای دو جنبۀ اقتصادی و سیاسی است؛ جنبۀ اقتصادی به تبعیض و برخورداری های ناحق اقتصادی اشاره دار دو جنبۀ سیاسی به موضوع «رابطه سالاری» به جای «شایسته سالاری» و تسامح و تساهل کارگزاران نسبت به خواص میپردازد.